ریچارد فورد نویسندهی آمریکایی و برندهی جایزه پولیتزر در کتاب «میان آنها»، به کنکاش در خاطرات خود پرداخته و پدر و مادرش را از نمایی دور و از پشت چندین سال فراغ، رصد کرده است. او والدینیش را در جوانی از دست داد و فقدان آنها در او چنان تاثیر گذاشت که تصمیم گرفت از روزهایی که آنها زنده بودند، بنویسد. کسانی که شاکلهی ابتدایی ریچارد را ساختند و این تاثیر چنان پرقدرت بوده که انگیزهای قوی در نویسنده ایجاد کرده و او را به نوشتن واداشته است. انگیزه و هدف فورد از ثبت این وقایع، کشف دوبارهی خود است.
او در دو فصل جداگانه با عنوان «از میان رفته: به یاد آوردن پدرم» و «مادرم، در خاطرم» آنها را توصیف میکند، در وقایع دقیق میشود و سعی میکند به اعماق روح والدین خود نفوذ کند و آنها را باز بشناسد.
ریچارد فورد از اغراق دوری میکند و برای جذاب کردن زندگی آدمهای معمولی دست به دامان داستانپردازی نمیشود. از این جهت مخاطب روایتی از سبک زندگی، تلخکامی، پیروزی و شکستهایی را در زندگی آدمهای معمولی میخواند که قهرمان نیستند. مثل همه در تاریخی متولد میشوند و زمانی رخت سفر میبندند. جایشان در این دنیا خالی نمیماند و نبودشان خسارتی به جهان نمیزند. اما همین آدمهای گمنام در نقش پدر و مادر تاثیرات شگفتانگیزی در فرزندان خود گذاشتهاند.

نقاط قوت کتاب
روایتی ساده از طبقه متوسط جامعه در روزگار رکود اقتصادی بزرگ آمریکا
نگاهی عمیق به شخصیت والدین بدون بروز عاطفی و احساسی و سعی در بازشناسی آنها به واسطه اخلاق و رفتار
کنکاش فردی در خصوص ارتباط والد و فرزند
استفاده درست و بهجا از آلبوم عکس خانوادگی لابهلای اوراق کتاب به جهت ایجاد تشابه در تصورات خواننده با چهرههای واقعی
نقاط چالشی کتاب
وجود برخی تناقضات در دو روایت پدر و مادر
عبور از برخی آدمهای تاثیر گذار و بسنده کردن به ذکر کلیاتی از آنها
درج عنوان ادبی اشتباه داستان آمریکایی قرن ۲۰م در شناسنامهی اثر
مخاطبان اثر
علاقهمندان به ناداستان و ادبیات واقعگرا
علاقهمندان به زندگینگارهها
دوستداران تعمق و کنکاش در انسانها و بررسی تاثیر متقابل انسانها روی هم
طرفداران پژوهش تاثیر جامعه و رویکردهای آن روی ساختار روانی افراد
برشی از کتاب:
چیزهایی خیلی بیشتر از اینکه من تعریف میکنم وجود داشت. میتوانید مطمئن باشید. اما چیزهایی را که من نمیدانم، نمیتوان به درستی ویژگیهای شخصیت پدرم نامید. فهم نصفهنیمهی ما از زندگی والدینمان به زندگی آنها ربطی ندارد. فقط مال زندگی ما است. همین که بدانید از کل ماجرا خبر ندارید خودش مایه احترام است، چون بچهها معمولا چهارچوب هرچیزی را که خودشان بخشی از آن هستند، تنگ میکنند.
برای ثبتنام در حلقه چهاردهم کتابخوانی مبنا و خواندن گروهی این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:

هنوز دیدگاهی ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که دیدگاه میگذارید!