در این عکس سی و اندی ساله است گردهمایی دادستانهای انقلاب کل کشور. دو سه سال پس از رحلت امام آقای ریشهری بهعنوان دادستان کل دارد بالای سن سخنرانی میکند و آن کتشلوار پوشی که منتهاالیه سمت چپ بین آقای نیری و یونسی نشسته سید ابراهیم رئیسی است که در دهه شصت برای رسیدگی به چند پرونده حساس و خاص از امام حکم و ابلاغ ویژه گرفته است.
براي من سيد ابراهیم رئیسی بیش از آن که سید محرومان و رئیسجمهور خدمت و خادمالرضا (ع) باشد تیغ بران انقلاب عليه مشتی آدمکش است که قدرش دانسته نشد وقتی بحرانی در هر سطحی در کشور اتفاق میافتد بعضی کپ میکنند بعضی ترجیح میدهند پیدایشان نشود تا آبها از آسیاب بیفتد و بعضی مردانه وسط میدان میایستند و هزینه میدهند. تابستان ۶۷ و ماجرای منافقین با حکم امام یکی از آن مقاطع است.
هجمه رسانهای ضدانقلاب نباید ما را دچار لکنت کند بیتعارف در تابستان ۶۷ پس از عملیات مرصاد منافقینی را حذف کردیم که اعتقاد داشتند اگر بیاییم بیرون ملت را میکشیم چه زمانی؟ کمی پس از سلاخی مجروحین بیمارستان اسلامآباد غرب وسط حیاط بیمارستان در عملیات فروغ جاویدان چه کسانی؟ آنهایی که همین چند سال گذشته با اسلحه و در خانه
تیمی دستگیر شده بودند.
چند سال قبل در یک برنامه تلویزیونی گفتم ما باید از آقای رئیسی و دستاندرکاران سال ۶۷ بهعنوان تلاشگر حقوق بشر تشکر کنیم؛ چون اگر منافقین روزگاری بر کشور مسلط میشدند فاجعه بیمارستان اسلامآباد را در سطح یک کشور انجام میدادند و رسماً نسلکشی میکردند.
بگذریم حالا سید ابراهیم رئیسی دارد شهر به شهر روی دست مردم تشییع میشود و چند صباح دیگر در قبری کوچک در حرم امام هشتم آرام میگیرد. خدایی که همه کارهایش روی حساب و کتاب است و ارادت ابراهیم رئیسی نسبت به امام رضا (ع) را به ما نشان داده بود رفتنش را در شب ولادت حضرت مقدر کرد در نگاه بعضی ابراهیم رئیسی رئیسجمهور مردمی بود. برای بعضی سالهای تولیت آستان قدسش پررنگ است و برای برخی سالهای قاضیالقضاتیاش اما من برای مردی فاتحه میخوانم که روزگاری بر اساس وظیفه شرعی و حکم امام خمینی ایران و ایرانیان را از شر منافقین راحت کرد؛ و سه دهه بعد وقتی در مناظرات انتخاباتی فحشش را از نامردها خورد دم بر نیاورد؛ و وقتی از دنیا رفت منافقین و جلادها به نشانه شادی رقص و پایکوبی کردند.
تو با خدای خود انداز کار و دلخوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند.