هنوز هم در این دنیا مکانهایی هست که می تواند تو را ساعتها از مردم جهان فاصله بیندازد. زمانهایی هست که کسی نتواند به تو نزدیک شود. تویی که اخبارت نهایتا یک ربع بعد توی همه رسانهها جاگیر شده و لایک و دیسلایکش را هم گرفته، حالا رفتهای جایی که باید هزاران نفر، ساعتها، بگردند و تو را پیدا نکنند. میلیونها نفر همه رسانهها را بالا و پایین کنند تا عکسی از تو را بیابند. عکسی که نشان دهد آخرین کاری که کردهای چه بوده است. آخرین کلنگی که بر خاکهای ایران زدهای با چه روبانی تزیین شده است. آخرین پیرمردی که با تو همصحبت شده، چه لباس محلیای پوشیده است. اعتراف میکنم دنیا هنوز جاهای عجیبی دارد. جایی که رییس جمهور یک کشور که بالاترین حفاظتهای شخصی را دارد میتواند داخلش گم شود و تا ساعتها پیدا نشود. شاید آخرین درخواستت از خدا خلوتی بوده که چند ساعتی فارغ از حرف و حدیثهای مملکتداری، بتوانی چشم روی هم بگذاری. چند ساعتی داشته باشی که کسی خبری برایت نیاورد و گوشیات زنگ نخورد. بتوانی به راه رفتهات و راه باقی ماندهات فکر کنی. حرجی نیست، هر چه میخواهی فکر کن ولی آخر سر برخیز و به سوی ما برگرد. برگرد که ما سخت به صعود تو دل بسته ایم.
کانون ارزیابی
رضایینیا | «ادامه میدهد «من ساکن منطقهی ـــــــ هستم، ماهی یکبار توی مسجد گوسفند سر میبریدن، همه اهالی محله دعوت میشدن برای شام، بعضی وقتها هم نهار برنج میدادن. حتی اگر مسجد نمیرفتیم غذا رو توی محله توزیع میکردن هیچکس نمیدونست بانی این کار کیه. اون منطقه محرومه، همون ماهی یکبار براما غنیمت بود»