روز
ساعت
دقیقه

سری که بوی قرمه‌سبزی نمی‌داد

سمانه صالح طبری | سرتم این بود چرا کنار عموهای دوقلو و شهیدم در ۱۷ شهریور و روزهای اول جنگ، هم‌قدم نشدم. یک هفتادی بودم که ۸۸ و شور مناظره‌ها، به‌غلط در سرم بوی قرمه‌سبزی به راه انداخته بود. چه کیفی می‌داد این‌قدر درگیر هیجان و سیاست بودن. فکر می‌کردم هیجان انقلاب در روزهای اولش در اوج بود و چه حیف من نبودم.

بزرگ‌ترین حسرت زندگی‌ام، زندگی‌نکردن در دهه ۵۰ و ۶۰ بود. همیشه با خودم می‌گفتم مردم آن زمان چه ایمانی داشتند؛ چه بصیرتی داشتند که انقلاب را رقم زدند. حسرتم این بود چرا کنار عموهای دوقلو و شهیدم در ۱۷ شهریور و روزهای اول جنگ، هم‌قدم نشدم. آن‌همه اتفاق، آن همه التهاب مخصوصاً بعد از انقلاب جان می‌داد برای گپ و گفت سیاسی. یک هفتادی بودم که ۸۸ و شور مناظره‌ها، به‌غلط در سرم بوی قرمه‌سبزی به راه انداخته بود. چه کیفی می‌داد این‌قدر درگیر هیجان و سیاست بودن. فکر می‌کردم هیجان انقلاب در روزهای اولش در اوج بود و چه حیف من نبودم! زمان خیلی هم نگذشت یکباره من خودم را در روزهای شبیه به دهه شصت دیدم. من نه امام انقلاب را دیده بودم نه مردان درجه یک انقلاب آن روزها را. من با یک استغاثه به محضر امام زمان، شیفته رهبرم شدم. تازه حس کردم نه! هنوز هم انقلاب هست. زمین‌وزمان چرخید و داغ پشت داغ. منی که آرزوی تنفس در هوای روزهای اول انقلاب را داشتم، از این داغ‌ها نفس کم آورده‌ام. من نه رجایی را دیدم و نه بهشتی را!

 دربه‌در پی حرف و عملی بودم از یک مسئول انقلابی که تهش دست و دلش به جایی منحرف نشود. دل بریدم از اخبار و رجل سیاسی. آرزوی دهه شصت که به دلم می‌افتاد، عکس‌های حاج‌قاسم کنار رهبر مهمان گوشی‌ام می‌شد. رسانه‌ها را رها کردم. نه فقط کار در رسانه را، حتی پیگیری‌اش را!

ستاره‌باران موشک‌ها، دهه شصت را از سرم پراند. مگر نه اینکه آنها هم آرزوی دیدن این صحنه‌ها را داشتند؟ و حالا من دارم این روزهای حساس انقلابی که راهش ادامه دارد را نفس می‌کشم. شکر می‌کنم خدا را که مرا نشانده به تماشای چه جای درستی از تاریخ. آنجایی که حالا به «انتخابم» می‌بالم. نفس می‌کشم و می‌بالم به «انتخابی» که در قامتش، رجایی ندیده برایم به تصویر کشیده شد.

ارسال روایت

 

شما می‌توانید روایت‌های تصویری و مکتوب خود را از دولت آیت‌الله رئیسی، از نحوه مواجهه با خبر شهادت وی، و از مراسم‌های تشییع و عزاداری برای ما ارسال کنید.

1200

روايت ارسال شده تا امروز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *